به انتظارِ فصلِ تو

ساخت وبلاگ

چقدر به اشتياق شنيدنِ تو اينجا بيايم و تو نباشى! چقدر جاده ها را تا انتهاى شب بروم و بازگردم و تو را نيابم! چقدر به انتظارِ بهارى كه تو باشى بارونى و پاييز باشم!

باور نمى كنى هر كجا كه مى روم تو را مى بينم، با تو ام، بدونِ تو و دست هات. همان  دست هايى كه جاى جاىِ اين شهرِ بى پيكر، غربت و تنهايى ام را به يادم نيانداخت. تنها من و تو مى دانيم همه ى اين شهر متعلق به بودنِ ماست، بيرونِ آن حتى! تو بگو چند كيلومتر از اينجا دور شوم كه كابوسِ نبودنت، اين چشمِ ترِ منتظرم را ترك كند؟

+ نوشته شده در  جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 6:13  توسط دریای دور  | 
ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست...
ما را در سایت ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست دنبال می کنید

برچسب : انتظارِ,فصلِ, نویسنده : ny-moon بازدید : 263 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 19:37